* نگراني دست اندركاران صنعت نساجي چنان زياد است كه جايي براي مقوله هاي زيبايي شناسانه باقي نمي گذارد.
ايرانيان شايد نخستين تمدني در جهان بودند كه كشف كردند طراحي و دوختن يك لباس زيبا همانقدر اهميت دارد كه خلق يك اثر نقاشي يا شنيدن يك موسيقي دل انگيز. اميد عطايي، نويسنده كتاب «شگفتيهاي باستاني ايران» در بخشي از كتاب خود، تحت عنوان «جامه هاي عجيب» به آن دسته از شواهد تاريخي مي پردازد كه نشاندهنده توجه و اهتمام ايرانيان به نساجي و پوشاك است. او مي نويسد: «شلوار و رداي بلند، جامه شاهانه امپراتوران بيزانس، تاج پاپ، لباس خليفگان ترك و عرب، جامه جنگي شواليه هاي اروپايي، پوشش دربار هند و ... ارمغان ايران به جهان بوده است. گفته مي شود چارلز دوم پادشاه انگلستان، به اندازه يي از جامه هاي ايراني خوشش آمده بود كه تا مدتي لباس رسمي دربار اين كشور، مانند جامه ايرانيان بود. »
او سپس به نمونه هايي از جامه هاي جالب ايرانيان اشاره مي كند. از آن جمله جامه «آينه يي» است كه از قطعات آينه و فلز درست شده بود و هنگام جنگ وقتي نور خورشيد در آن مي افتاد، نور كوركننده يي از آن ساتع مي شده و به چشم دشمن مي افتاده وتوان جنگيدن را از او مي گرفته است.
رستم داراي جامه يي به نام «ببربيان» بوده كه آن را به هنگام نبرد مي پوشيده و به گفته شاهنامه، نه در آتش مي سوخت و نه در آب خيس مي شد. نمونه هايي از اين دست در تاريخ ايران فراوانند. اما واقعيت اين است كه مسائل و مشكلاتي كه امروزه گريبان صنايع كشور را گرفته، انحصارات و قاچاق مصنوعات نساجي خارجي و ... منجر به ركود چندساله صنعت نساجي و كاهش كيفيت محصولات آن شده است. براساس آمار و در بررسي كارگاههاي بزرگ صنعتي كشور شاخص توليد صنايع منسوجات در سه ماه نخستين سال۷۹ نسبت به سه ماه نخست سال۷۸رقم ۳دهم درصد افزايش و توليد پوشاك چرم به ترتيب ۲۹درصد و ۱۹/۵درصد كاهش داشته است. اين مسأله در شرايطي است كه بخش قابل توجهي از نيروي فعال كشور در صنعت نساجي و توليد پوشاك مشغول به كارند. در حالي كه صنعت نساجي با توجه به پتانسيل موجود خود و سرمايه گذاريهايي كه در اين بخش انجام گرفته و همچنين پايين بودن نرخ انرژي در ايران مي توانست يكي از بزرگترين محصولات صادراتي كشور باشد، اما به نظر مي رسد اين صنعت نيز همچون صنعت جهانگردي از مسير درست خود كه سودآوري اقتصادي براي كشور است منحرف شده و مشكلاتي را نيز ايجاد كرده است. دكتر اميرعباس تفضلي، استاد اقتصاد دانشگاه مي گويد: «ايران در آينده يي نه چندان دور مجبور به عضويت و ورود به سازمان تجارت جهاني (W. T. O) خواهد بود. در نتيجه حفظ و حمايت از صنايع داخلي بايد براي دولت از جمله اولويت هاي اصلي باشد. در اين ميان شايد اگر صنايع نساجي و پوشاك مورد حمايت و توجه بيشتري قرار گيرد، بتواند راهي در جهان امروزي براي خود باز كند. مشكلات ساختاري در صنايع وابسته نساجي چنان عميق است كه اين سؤال را پيش مي آورد كه آيا بهتر نبود، اصلاًسرمايه يي در اين بخش هزينه نمي شد؟ چرا كه هزينه هاي اصلاح و به روز كردن اين بخش از توان بخش خصوصي و دولتي خارج است! » نبود نيروي متخصص و كارآمد در صنعت نساجي و پوشاك كه بتواند به وسيله دانش روز چرخ اين صنعت را به جلو ببرد، از جمله مهمترين مشكلات پيش روي صنعت نساجي كشور است. افرادي كه در اين صنعت مشغول به كارند، غالباً فاقد برنامه و هدف منسجم و دقيقي در امر توليدند و عملكرد معدود شركتهايي كه توانسته اند در اين زمينه صادراتي انجام داده و وارد بازار جهاني شوند، مقطعي بوده و مانند جرقه يي در تاريكي، تنها زمان كوتاهي توانسته اند از امكانات خود استفاده بهينه را ببرند. دكترتفضلي معتقد است: «اغلب كساني كه در زمينه پوشاك و توليد آن مشغول فعاليتند، فاقد دانش و تحصيلات كارشناسي خاص اين رشته اند و نگاهي كاسبكارانه دارند. به عبارت ديگر بيشتر اين افراد به اين دليل كه فكر مي كردند كار در زمينه پوشاك ساده است و احتياج به تخصص ندارد، وارد اين حرفه شدند. البته اين حكم كلي نيست، اما شكل غالب است. از سوي ديگر به نظر من اين ايراد به جايي است كه دست اندركاران صنعت نساجي بر دولت و متوليان اقتصادي مي گيرند كه چرا دولت با اينكه صنايع مونتاژ خودرو داراي سودآوري موقت و صرفاً يك مسكن است، تا اين اندازه به اين صنعت بها مي دهد و صنعتي را كه مي تواند در داخل كشور در سطح گسترده ايجاد شغل كرده و بازارهاي منطقه و آسيا را تسخير كند، مورد بي اعتنايي قرار مي دهد. » پايين بودن كيفيت محصولات توليد شده نيز از جمله نقص هاي صنعت نساجي كشور است، اين در حالي است كه قيمت پوشاك توليدي در داخل كشور تفاوت زيادي با اجناس مشابه خارجي كه اغلب از كيفيت بالايي برخوردار است، ندارد. حميد مولايي كه زماني در زمينه صادرات پوشاك به آسياي ميانه و آلمان فعاليت داشته، مقايسه ميان توليدات صنايع نساجي داخل كشور، توزيع و كيفيت اين محصولات با محصولات كشورهايي نظير فرانسه، ايتاليا و بلژيك كار بي فايده يي است. او معتقد است چنين مقايسه يي تنها منجر به اظهار تأسف و نااميدي بيشتر مي شود. هر چند به نظر اين صادركننده، اين مشكل تنها مربوط به توليدات پوشاك ما نيست: «اين عقب ماندگي نه تنها در صنايع نساجي مشهود است، بلكه در صنايع غذايي نظير كمپوت، رب و. . كه با يك سرمايه گذاري درست، براحتي مي تواند جاي نفت را بگيرد، نيز قابل لمس است. اما ما هنوز در جهان امروز حيرانيم و نمي دانيم چه مي كنيم و چه جايگاهي داريم؟ زماني براي پيشبرد صنايع سرمايه گذاري مي كنيم كه كشورهاي رده دوم از نظر پيشرفت در شرق آسيا سالها قبل به آن دست پيدا كرده اند و ما هنوز سرگردانيم! » گويا اين سرگرداني و حيران ماندن در صنايع كشور ما امري عادي است. وقتي در جمع يك گروه از توليدكنندگان سنتي پوشاك صحبت از تلفيق صنعت و هنر به ميان مي آيد، هاج و واج به يكديگر نگاه مي كنند! يكي از همين افراد كه شايد بتوان او را جزو گروه موج نوي صنعتي پوشاك كشورمان به شمار آورد، به نكته جالبي اشاره مي كند: «اگر دولت به ما امكانات بدهد مي توانيم از روي تمام ژورنالهاي مد لباس، پوشاك دوخته را به بازار عرضه كنيم و در زمزه كشورهايي مانند تركيه و تايلند قرار بگيريم. » چنين انگيزه هايي شايد در لحظه اول براي نجات صنايع پوشاك كشور ضروري به نظر برسد، اما مانند اين مي ماند كه بگوييم براي پيشرفت در موسيقي و نقاشي، امكاناتي نظير ساز، بوم و قلم مو در اختيار كسي قرار دهند تا او تابلوي «لبخند ژوكوند» يا «شام آخر» را نقاشي كند و يا مثل «پاروتي» و «اريك كلاپتون» بخواند! ! تلفيق هنر و صنعت در زمينه پوشاك مقوله يي نيست كه اهميت آن بر كسي پوشيده باشد. اما راهبرد عملي براي آن شايد در اين مقطع زماني كمي زود به نظر برسد. بويژه آنكه نگرانيهاي دست اندركاران اين صنعت چنان زياد است كه جايي براي مقوله هاي زيبايي شناسانه باقي نمي گذارد. گلنار نصراللهي، مديركل صنايع نساجي و پوشاك وزارت صنايع و معادن مي گويد: «از جمله عواملي كه در افزايش كيفيت محصولات صنعت نساجي و رفع بسياري از مشكلات آن مؤثر است، اين است كه براي چنين محصولاتي عمر مفيدي در نظر گرفت و اين همان مسأله «مد» است. يعني زمينه تقاضاي داخلي در كشور را به گونه يي ايجاد كنيم كه به رشد و تقويت صنعت نساجي ما كمك كند. »
بدون ترديد ما زماني مي توانيم در زمينه پوشاك و مدهاي لباس پيشرفت كنيم كه حرفي براي گفتن داشته باشيم. اميد عطايي، محقق در تاريخ ايران باستان همچنان معتقد است: «در تاريخ پوشاك ايران كه مربوط به هزاران سال پيش است، طرحهايي وجود دارد كه با اندكي تلفيق با شرايط امروز، مي تواند بهترين مرجع براي معرفي مدهاي جديد باشد. اگر كارشناسان و افراد مطلع در زمينه پوشاك رويكردي تاريخي به اين موضوع داشته باشند و با كمك برنامه هاي كامپيوتري جامه هاي باستاني را بازسازي كنند، مي توانند به نياز امروز جامعه پاسخ بگويند. در اين صورت ايران موجي از مدلها و طرحهاي لباس و پارچه را به دنيا خواهد فرستاد. »
صنعت نساجي و بويژه پوشاك در حال حاضر به منزله نوعي هنر است. وجود سايتهاي مد بر روي اينترنت و كانالهاي مد ماهواره يي اهميت تلفيق ميان هنر و صنعت را نشان مي دهد و اين كه مردم جهان تا چه حد به مقوله مد، لباس و ظاهر خود اهميت مي دهند. به گونه يي كه بيشترين هزينه در شوروي (سابق) مربوط به خريد يا توليد پوشاك بوده است. در كشور ما به دليل مسايل سياسي بعد از انقلاب، مسأله پوشاك جايگاه واقعي خود را درميان صنايع كشور از دست داد، اما اينك بارقه هايي از تجديد حيات اين صنعت ـ هنر مي درخشد. اين حركت تسريع مي شود، مشروط بر آنكه فاصله ميان حرف تا عمل را در اين صنعت كاهش داد و افق هاي پيش رو را تقويت كرد.
گزارش: فاطمه اميري